جدول جو
جدول جو

معنی دل بخاهی - جستجوی لغت در جدول جو

دل بخاهی
از روی میل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ بِ خوا / خا)
حالت و عمل و کیفیت دلبخواه. دلبخواه بودن. از روی دلخواهی. رجوع به دل بخواه و دل خواهی شود
لغت نامه دهخدا
(دِ بِ خوا / خا)
دلبخواه. در تداول خانگی و عامه، اختیار. بی رعایت رسم و آئین و قانون. دلخواه: دل بخواه نیست که هرکس هرچه بخواهد بکند، یعنی در تحت قانون و نظاماتی است. مگر دلبخواه است ! جناغ (جناب) دلبخواه که با او نکشیده ایم. مگر جناغ دلبخواه با او کشیده ایم. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
دل سیاه بودن. سیاه دلی. تیره دلی:
دل سیاهی دهند و رخ زردی
بهل این سرخ و سبز اگر مردی.
اوحدی
لغت نامه دهخدا
(دِ بِ)
مرکّب از: دل + به + جای، شجاع و دلیر، مقابل دلشده. که از جای نرود. که ثبات و استقامت دارد: پادشاه هوشیار و دل بجای و بیدار باید. (راحه الصدور راوندی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دل بخواه
تصویر دل بخواه
اختیاری
فرهنگ لغت هوشیار
دل پسند، دلخواه
فرهنگ گویش مازندرانی